وظیفه روحانیت اسلام تنها سخن گفتن و شعار دادن و کنار ایستادن و نظارهگر بودن نیست؛ نظارهگر بودن بر این زندگیهای قارونی و سفیانی و این تفاوتها و تبعیضهای جهنمی، و این داشتن و نداشتنهای ضد قرآنی... زندگیهایی که در آنها، یکجا، میلیونها تومان هزینه مراقبت از یک بیمار گردد و یکجا کودکی معصوم برای نداشتن سرپناه جان سپارد ... و ما غرق این پندار که حافظ دینیم و مروج اسلام و حتی صادر کننده آن به این سوی و آن سوی جهان. [علامه محمدرضا حکیمی، کتاب قصد و عدم وقوع؛ صفحه۱۵۷]